در سالهای اخیر، ادبیات مجارستان موجی غافلگیرکننده در صحنه جهانی به راه انداخته است. نام نویسندگانی چون لاسلو کراسناهورکایی، که بسیاری او را شایسته دریافت جایزه نوبل ادبیات میدانند، و دیوید سالای، نویسنده مجارستانی-کانادایی که با رمان «همه آنچه بشر است» به فهرست نهایی جایزه بوکر راه یافت، بیش از پیش به گوش میرسد. اما این درخشش ناگهانی از کجا نشأت میگیرد؟ چه چیزی در ادبیات این کشور کوچک اروپای مرکزی نهفته است که خوانندگان سراسر جهان را مجذوب خود میکند؟
بخشی از پاسخ در زبان منحصربهفرد مجاری نهفته است. این زبان که به خانواده زبانهای اورالی تعلق دارد و هیچ شباهتی با زبانهای هندواروپایی همسایگانش ندارد، گویی جهانبینی و ساختار فکری متفاوتی را به گویندگانش هدیه میدهد. این انزوای زبانی، نویسندگان مجار را وامیدارد تا با دیدی تازه و از زاویهای نامتعارف به مفاهیم جهانشمول انسانی بپردازند. جملات طولانی و پیچیده کراسناهورکایی، که اغلب به «جملات آخرالزمانی» شهرت دارند، نمونهای بارز از پتانسیل این زبان برای بیان مفاهیم عمیق فلسفی و اگزیستانسیال است.
علاوه بر زبان، تاریخ پرفراز و نشیب مجارستان نیز معدنی غنی از سوژههای ادبی است. از دوران امپراتوری اتریش-مجارستان و شکوه از دست رفته آن گرفته تا دههها حاکمیت کمونیسم، انقلاب خونین ۱۹۵۶ و دوران گذار پس از فروپاشی شوروی، هر برهه از تاریخ این کشور، زخمی عمیق و خاطرهای ماندگار بر روان جمعی مردمانش به جا گذاشته است. نویسندگانی چون ایمره کرتس، برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۰۲، با روایت تجربههای هولناک خود از اردوگاههای کار اجباری نازیها، و شاندور مارائی با کاوش در نوستالژی و فروپاشی طبقه بورژوا، این تاریخ پرتلاطم را به داستانهایی جهانی بدل کردهاند. ادبیات مجارستان اغلب با مضامینی چون هویت، حافظه، فقدان، خیانت و پوچی دستوپنجه نرم میکند و در این میان، طنزی تلخ و نگاهی ابزورد به شرایط انسانی، همواره حضور دارد.
البته این گنجینه ادبی بدون تلاش مترجمان برجسته، هرگز به دست مخاطبان جهانی نمیرسید. مترجمانی که با مهارت و وسواس، پیچیدگیهای زبان مجاری و ظرافتهای فرهنگی آن را به زبانهای دیگر برمیگردانند، نقشی حیاتی در این رنسانس ادبی ایفا کردهاند. آنها پلی میان این دنیای ادبی غنی و خوانندگان کنجکاو در سراسر جهان ساختهاند.
جالب است بدانید که این موج موفقیت مجارها تنها به ادبیات محدود نمیشود. آنها در حال درو کردن جوایز بزرگ جهانی در عرصههای دیگر نیز هستند. به عنوان مثال، خانم کاتالین کاریکو، دانشمند برجسته مجار، چندی پیش به دلیل تحقیقات پیشگامانهاش در زمینه mRNA که به ساخت واکسنهای کووید-۱۹ منجر شد، برنده جایزه نوبل پزشکی شد. خوشبختانه زندگینامه الهامبخش ایشان با عنوان «رهگشایی» توسط اسماعیل یزدانپور به فارسی ترجمه شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. این همزمانی موفقیتها نشان میدهد که روح خلاقیت، پشتکار و هوش مجارستانی، چه در ادبیات و چه در علم، با قدرتی تمام در حال درخشش بر صحنه جهانی است.